مفهوم سبک زندگی، مفهومی نسبتا جدید و بین رشته ایست که عموما در حیطه جامعه شناسی مطرح میشود اما در بسیاری از علوم انسانی دیگر مانند روانشناسی و مردم شناسی و … نیز بسیار به آن پرداخته شده است.
به عقیدهی اکثر جامعه شناسان متأخر، مفهوم “سبک زندگی” بسیار مفهوم نوینی است که در حوزهی فردی میتواند بسیار تاثیر گذار باشد و به همین دلیل در سالهای اخیر کانون توجه محققان حوزههای مختلف قرار گرفته است.
مفهومی که ما امروز به عنوان “سبک زندگی” میشناسیم و تصویری که عموما پس از شنیدن آن در ذهن ما نقش میبندد، در مقایسه با ابعاد واقعی این مفهوم و اثرات بسیار بزرگی که میتواند در زندگی فردی و اجتماعی داشته باشد، بسیار ناقص و خام است. حتی اکثر آدمها شناخت کافی نسبت به سبک زندگی خودشان ندارند و نمیدانند عناصر و مؤلفه هایی که این سبک خاص از زندگی را برای آنها ایجاد کرده چیست و از کجا آمده و چطور میتوانند آنها را تغییر داده و با تغییرش، کیفیت دیگری از زندگی را تجربه کنند.
برخی عوامل پدید آورنده سبکهای مختلف زندگی شامل شرایط اقتصادی ، ارزشها، تحصیلات، سن، جنسیت، شغل و فرهنگ شغلی، سرمایه های فرهنگی و اجتماعی، دین، اعتقادات و بسیاری عوامل دیگر چون نظام تبلیغات، رسانه ها، شهریت، گروه های مرجع مانند افراد شاخص و سلبریتی ها، قومیت، نژاد و … است اما اثرات همه این عوامل یکسان نیست و منتقدان نظام سرمایه داری، سبکهای زندگی امروزی را بیش از آنکه حاصل انتخاب های آزادانه خود افراد بدانند، تجلی نظام سرمایه داری در علایق و آرزوهای فرد میدانند که زمینه بهره کشی را در قالبی جدید فراهم کرده، به طوریکه خود افراد در حقیقت نقش خاصی در انتخاب سبک زندگیشان ندارند.
سبک زندگی به عنوان یک مفهوم عمیق و چند بعدی علی رغم اینکه خودش وابسته به عوامل مختلفی میتواند باشد که بعضاً از اراده فرد خارج است، اما اصلاح سبک زندگی و انتخاب آگاهانهی عناصر آن از سوی فرد میتواند تاثیرات بسیار گسترده ای در توسعه فردی و ارتقاء کیفیت زندگی داشته باشد و این تاثیرات در ساحت گروهی و اجتماعی نیز قابل تعمیم است.
هزار و یک راه تلاش میکند با این نگاه و از زاویه اصلاح سبک زندگی به موضوع توسعه فردی بپردازد، زیرا که هر آموزش و تحولی اگر به تغییری آگاهانه در سبک زندگی نیانجامد، نمیتواند واقعی، پایدار و ثمربخش باشد.